دوباره زخمهی ساز و لهیب آوازش مقام دشتستان در حصار ماهورش بهای این عسل نیم خورده زهرش بود بهای این کندو نیش های زنبورش برای مردن زیباترین زمان شب بود نهنگ زادهی شبهای ماه عقرب بود .... خیال کرد که آقای آسماناین بار برای خواسته ای کرده است مأمورش سیاه و سرخ شد و مثل ابرها غرید به روی دیوار افتاد برقساطورش و
آوازخوانی شهره سلطانی در کافه آمون
زن که صورتش از ترس مثل کاغذ بود که قطره قطرهی خون می زدند هاشورش دوباره سمفونی مردگان به راه افتاد به تک نوازی مرگ و صدای شیپورش .... نشست پیش زن ، آهنگ آخرش را ساخت و بعد خونش پاشید روی تنبورش ! حامد ابراهیم پور
پلمپ کافی شاپ شهره سلطانی,پلمپ کافه شهره سلطانی,ترانه خوانی شهره سلطانی,ترانه خوانی شهره سلطانی در کافی شاپ,آواز خوانی شهره سلطانی در کافی شاپ,داستان پلمپ کافه آمون از زبان شهره سلطانی: برخی هنوز فرق بين ترانه و آواز را نمی دانند!
پیوندها
- دانلود سریال قورباغه
- عکس پروفایل عاشقانه
- دانلود سریال موچین
- دانلود فیلم کلوپ همسران
- دانلود فیلم رد خون
- دانلود سریال هم گناه
- دانلود سریال پایتخت 6
- دانلود فیلم چشم و گوش بسته
- دانلود فیلم هزارتو
- دانلود سریال آقازاده
- دانلود فیلم غلامرضا تختی
- دانلود فیلم ایده اصلی
- دانلود سریال خواب زده
- دانلود فیلم جن زیبا
- دانلود فصل دوم عاشقانه
- دانلود فیلم رحمان 1400
- دانلود فیلم خانه پدری
- دانلود سریال دل
- دانلود فیلم میلیونر میامی
- دانلود فیلم مطرب
- دانلود فیلم دختر شیطان
- دانلود فصل ششم فرار از زندان
- دانلود فیلم ایرانی جدید
- دانلود سریال جدید
- قیمت روز خودروی شما